غمنامه ای برای یاسمن ها

دوستت می دارم اما نمی توانی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست پس مرا دوست بدار آنچنان که هستم

غمنامه ای برای یاسمن ها

دوستت می دارم اما نمی توانی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست پس مرا دوست بدار آنچنان که هستم

در آَغوش گرفتمش..محکم......نوازش گیسوان بلند و روشن او آرامشم میداد......بوی زندگی ..بوی عشق....شانه های پر قدرت ......اما حیف .جسمی مال من بود که مدتی پیش مرده بود.... 

بله مرده

.....اون مرده بود....و من این همه سال با جسمی خالی از قلب عشقبازی می کردم......

نظرات 1 + ارسال نظر
ستاره دریایی پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:14 http://hsetare.blogsky.com

با یک فنجان چای هم میتوان مست شد وقتی کسی که باید باشد "باشد"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد