غمنامه ای برای یاسمن ها

غمنامه ای برای یاسمن ها

دوستت می دارم اما نمی توانی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست پس مرا دوست بدار آنچنان که هستم
غمنامه ای برای یاسمن ها

غمنامه ای برای یاسمن ها

دوستت می دارم اما نمی توانی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست پس مرا دوست بدار آنچنان که هستم

دوست من

در کنار تواَم! دوست‌ من‌
احساسم‌ را با تو در میان‌ می‌گذارم‌
اندیشه‌هایم‌ را با تو قسمت‌ می‌کنم‌
راهی‌ مشترک‌ پیش‌ِ پایت‌ می‌گذارم‌
اما ازآن‌ِ تو نیستم‌
با مسئولیت‌ خود زند‌گی‌ می‌کنم‌

مرا به‌ ماندن‌ مجبور نکن‌! دوست‌ من‌
احساسم‌ را به‌ کفه‌ی‌ قضاوت‌ نگذار
نه‌ اندیشه‌یی‌ برایم‌ معین‌ کن‌
و نه‌ راهی‌ برای‌ درنوشتن‌
به‌ تصاحبم‌ نکوش‌ُ
تعهداتم‌ را نادیده‌ مگیر
اگر از آزادی‌ محرومم‌ کنی‌
دوست‌ من

تو را از بودنم‌ محروم‌ خواهم‌ کرد.


مارگوت بیکل

عشق به زندگی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

* * *
..عشق، عشق می‌آفریند؛
عشق، زندگی می‌بخشد؛
زندگی، رنج به همراه دارد؛
رنج، دل‌شوره می‌آفریند؛
دل‌شوره، جرات می‌بخشد؛
جرات، اعتماد به همراه دارد؛
اعتماد، امید می‌آفریند؛
امید، زندگی می‌بخشد؛
زندگی، عشق می‌آفریند؛
عشق، عشق می‌آفریند.-

بخشی از شعر چیدن سپیده دم - مارگوت بیکل - -ترجمه احمد شاملو



سکوت سرشار از ناگفته هاست

دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند
رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
و هر دانه ی برفی به اشکی ناریخته می ماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من

مارگوت بیگل

ترجمه احمد شاملو